چگونه یک حدیث، اینشتین را شگفت زده کرد!؟

   «آلبرت اینشتین» فیزیکدان بزرگ معاصر، در آخرین رساله‌ علمی خود با عنوان «دی ارکلارونگ Die Erklarung» (به معنای بیانیه) که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کامل‌ترین ومعقول‌ترین دین دانسته است.



   این رساله در حقیقت همان نامه‌نگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله «نظریه نسبیت» خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از کتاب‌های شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی‌شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیده‌اند.

   یکی از این حدیث‌ها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می‌کند...


(لینک دانلود PDF رساله ترجمه شده و مطلب کامل در ادمه...)

ادامه نوشته

مرز شعور

برای آدم ها مرز بگذارید;

                                      مرز صمیمیت...

مرز گفتار...

                                                       مرز کلام...



شما این مرز را تعیین کنید و همیشه یک قدم عقب تر بایستید!


ادامه نوشته

کور دل

   در مطلب قبلی به ظاهربینی و سطحی نگری و همچنین به نتایج رضایت درونی اشاره کردم. برای این که پیوستگی بین مطالب وجود داشته باشد این پست را اختصاص دادم به تفاوت دیدگاه ها. چیزی که بین ما ایرانی ها بیشتر جلوه ی منفی خودش را نشان داده است. در ادامه داستانی واقعی از یک استاد ایرانی که قبلا در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا (Santa Clara California) مشغول به تحصیل بوده، نقل شده است:

   << چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم، سه-چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه كار گروهي براي دانشجويان تعيين شد كه در گروه هاي پنج-شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام مي شد. دقيقا يادمه، از دختر آمريكايي كه درست روي نيمكت کنار من مي نشست و اسمش كاترينا بود، پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه و او پاسخ داد که اول بايد برنامه زماني رو ببينه. ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود. 

- پرسيدم: "فيليپ رو مي شناسي؟ "

- كاترينا گفت: "آره! همون پسري ...




ادامه نوشته

حسادت فرهنگی

نقل قول از وبلاگ "نقل های یک بازمانده"

--------------------------------------------------------

سرد می شویم و بی حال

وقتی کار فرهنگی ای را که می خواهیم انجام دهیم

ببینیم کسی دیگر

دارد انجام می دهد
حجم کار را باید بالا برد
یک دل باید شد
تجربه ها را باید انتقال داد
ظرفیت لازم را برای استفاده از سلیقه های مختلف باید ایجاد کرد
پوشش بالای فرهنگی و اهتمام به بیشتر کردن آن
ریشه ی کارهای ضدفرهنگی را می خشکاند ...

ادامه نوشته

انسانیت !

مطالب زیاده - مطالعه کم - افکار هم با هم فرق میکنن

ولی بعضیهاشون دیگه واقعا غرق باتلاقند - یعنی وای - وای - وای...

--

دوباره نشستم من شاکی از انسان

به جوش میاد خونم گاهی از این وقتها

که به گوشم میزنه یه حرفی که

نداره بافته فکری - لابد که ترسیده

اونی که میگه فکر.... (بقیه در متن کامل)

ادامه نوشته

با من خیر با دیگران آری

باش فردا که دلت با دگران است!

تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم:حذر از عشق؟!ندانم

سفر از پیش تو؟هرگز نتوانم

نتوانم!

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم

باز گفتم که:تو صیادی و من اهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت...

...

ادامه نوشته

کسی من را نمی فهمد !

شبیه قطره باران که آهن را نمی فهمد

دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد

 

نگاهی شیشه ای دارم به سنگ مردمک هایت

الفبای دلت معنای نشکن را نمی فهمد

 

هزاران بار دیگر هم بگویی دوستت دارم

کسی معنای این حرف مبرهن را نمی فهمد

 

من ابراهیم عشقم ، مردم اسماعیل دلهاشان

محبت مانده شمشیری که گردن را نمی فهمد

 


... (ادامه در متن کامل)
ادامه نوشته