خستگی بیانی
ساعت 7:30 صبح امروز وقتی برای انجام کاری به دانشگاه مراجعه کردم با خدمت کاران دانشگاه مواجه شدم که در این هوای سرد و تعطیلی نسبی دانشگاه ها، باز هم دست از کار نکشیده بودند. به دید خودم خواستم به او روحیه بدهم;
ادامه نوشته
گفتم: "خسته نباشی رئیس!"
پاسخ جالبی داد: "مگه تو این موقع صبح خسته ای؟!"
گفتم: "نـــه، ولی..."
حرفم را قطع کرد و گفت: "غیر این که خواب آلود باشی، آخه کدوم آدمی این موقع صبح خسته ست پسرجان؟؟!"

بعد از این ماجرا در فکر فرو رفتم. این قدر در اصطلاحات روزمره غرق شده ایم که ...
+ نوشته شده در سه شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۰ ق.ظ توسط مهرداد
|
مهرداد هستم. دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر. به کارهای فرهنگی علاقه دارم و خبرنگاری هم می کنم. داوری بسکتبال هم از رشته های مورد علاقه ام بوده و در آن فعالیت دارم. در این وبلاگ هم سعی دارم برخی خط قرمزهای فرهنگی را کنار بگذارم تا با هم، به واقعیت های جامعه خودمان نگاه کنیم.